نمیدونم چرا این روزا هی دلتنگ پدر و مادرم میشم. دلتنگ خانواده ای که شاید هرچند تند تند میبینمشون اما حس نگرانی و دلتنگیم براشون پایانی نداره. گاهی درست بعد خداحافظی باهاشون دلتنگ میشم. میخوام بگم سلام مامان/بابا من باز اومدم. همه ی اینا بهونه ست میخوام بگم دوستون دارم مامان و بابا
ســرم را نــه ظلــم مــیتــواند خــم کنــد،
نــه مــرگ،
نــه تــرس!
ســرم فقــط بــرای بــوسیــدن دســتهــای تــو
خــم مــیشــود . . .
«ناظم حکمت»
عاشقانه زیبایی بود از ناظم حکمت. درود بر شما
پدر و مادر مثل یک گنجن. باید این گنجینه ارزشمند رو قدر دونست و خدا رو شاکر بود.
یه چیز نباید یادمون بره اون هم اینکه شاید نه همیشه اما هر از گاهی باید با کلامی، حرکتی و یا هدیه ای شادشون کنیم.
مانا باشید